نحن صامدون

بامدادان آشوبی به پا شد.پیروجوان از هرسو هراسان,دلها همه نگران و نالان,خیلی ها میدویدند به سوی مهلکه ی انفجار,وحشت همه جارا فرا گرفته بود,صدای مهیب انفجار خون بزرگی به پاکرد,درواقع چه بگویم دل یک عالم را خون کرد.ظالمان باروت,اشک,خون,خاکسترراتقدیراین خاک مقدس کردند.بازی راخودشان شروع کردند.اشتباه بزرگی مرتکب شدند اشتباه نابخشودنی.

ای سردار من شرمندتم شرمنده,زمانی که ما دراوج آرامش بودیم,زمانی که مادرخواب بودیم تورا به شهادت رساندندومارابی پدر گذاشتند.سردارمن یادت هست که برای حفظ این گنبدوکشورباجون دفاع کردی,هم خواب وهم خوراک رافداکردی,هم خون دل خوردی و آخر سرهم خون دادی؟پدر توبودی که حرفت رادرجنگ نشان ندادی در عمل و غیرتت نشان دادی,توبودی که گفتی غیرت همین تیرو تفنگ نیست ,توبودی که گفتی گلوله زمانی چاره گر میشود که امیدو عدل وآرامش را در دلهای مردم جاری بکنداما همراه با ایمان وبردباری ودر راه حق.

فرمانده من چه دستهایی را با این دست افتاده گرفتی و چه دستهایی رایریدی تا دست درازی به این مملکت نکننداما یک دست توست که صدادارد ودلهارا تکان می دهدو میلرزاند.همیشه مردهای اهل نبرد مردند اگرچه سردار باشند مثل سردار سلیمانی اگرچه بی سر مثل شهید محسن حججی و همیشه در قلب ها می مانند.

سردارمن همه جهان منتقم خون تو خواهد بود.ای که دست به غارت میزنی ,ای که دست به کشتن میزنی, بااینکه میدانی بازنده ای بادم شیربازی میکنی؟بدان تامراخون به تن باشد وتا زمانی که جان به تن دارم ,انتقام آن پدر دلاور راخواهم گرفت.آشوب قاسم سلیمانی هاراندیده ای آشوب آنها مرگ است, نابودی است, پایان است واز این اشوب راه گریزی نیست.

ای بزدلان بدانید که دیگر برایتان امان نمی ماند. ماها از نسل همان پدرانیم همان هایی که سرهایشان را در راه حق دادند,از همان هایی که جوانیشان را در راه انقلاب دادند واخرسر شهادت هم نصیبشان شد.

میدانیدواگرهم نمی دانید بدانیداگر پایتان ذره ای به این کشور باز شود آخرین جنگ جهانی حق را ما آغاز خواهیم کرد و این ادعای انتقام سردارمان را با فتح قدس اثبات خواهیم کرد.

اعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم و اخرین من دونهم لا تعلمونهم الله یعلمهم و ما تنفقوا من شی‏ء فی سبیل الله یوف الیکم و انتم لا تظلمون